دوستان عزیزم
من توی این هفته اصلاً نمیتونم به وبم سر بزنم.
نظراتتونو بدید من اومدم تایید می کنم و پاسخ می دهم.§
این هفته کلاً منتظرم نباشید. شرمنده ی همتون هستم.
**امتحان دارم حسابی**
نظراتتونو بدید، من اومدم حتماً جبران می کنم.
جا داره از این افراد تشکّر ویژه ای بکنم که تا کنون از نظر کم نگذاشته اند:
ملیکا خانم، آقا رادین،Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒفـــ♥ــاطــمـــ♥ــهƸ̵̡ Ӝ̵̨̄Ʒ خانم
سبز اکلیلی و خیلی دوستان دیگر...
امیدوارم در ایّام نبودنم، این عزیزان با نظراتشان وب را تنها نگذارند
این هدایا تقدیم به هر آن کس نظر می دهد:
هر موقع دیدید وبلاگ به روز شد، بدونید من اومدم.
پیشنهادی، انتقادی، چیزی داشتید، بگید من حتماً بهش عمل می کنم.
خواهشا نظرات فراموش نشه.
این پستت هم غمگینه هم جالب.
الان سه روز از این هفته گذشته.
کسی نمیدونه که تو امتحانا مردی یا نه؟
نه من زندم.
الان سالم نشتم
با سلام.
وبلاگ خیلی خوبی دارید.
یک هفته نمیتونم ببینمتون، پس بای
الان دیگه من اومدم و دارم نظرارو تایید می کنم
فکر کنم امروز یا فردا باید بیای نت.
پس به زودی با سیل پاسخ و پیام روبه رو میشیم.
هههه.
درسته
دیگه نگی پیام ندادیما.
من کلی نظر دادم
درسته.
شما بالای جدولی
میتونی کد بسازی؟
کد ابزارک ها و غیره؟
نوچ.
ولی اگه بخوای میتونم واست کد بیارم
اینم از نظرم 700 من.
نه ولی خیلی نظر دادم.
رکورد زدم
آره شما هم خوب نظر دادی
نویسنده می خوای؟
پس پست زیر رو بخون
.
.
.
.
خوبیش اینه که من نمیخوام نویسنده شم.
خخخخ
چه قد شوخ
من اولین باره نظر میدم.
ببخشید یکمی دیر شد.
آخه تا حالا نیومده بودم اینجا.
خوب یکم بگم بخندی:
یه روز یه مرده می خوره به نرده بعد نه بر می گرده نه نرده می شکنه.
سوال؟
مرده چی شد؟
جواب:
مرده جذب شد.
فکر کنم نردهی جذبی رژیمی بوده.
حالا همه با هم بخندیم.
خخخخخخخ.
سلام.
وبلاگ مفیدی دارید.
سخنی آرام شما را به سکوت وهم انگیز دعوت می کند.
.
.
.
.
بای
وحشت در بدنم ایجاد شد
رنگ موست خوبه.
جالبه و آدم رو جذب می کنه.
موفق باشی
مرسی.
شما هم موفق باشی
کامنتام ته کشید.
کیبوردمم له شده.
دیگه چقدر نظر بدم؟
سوراخ شدم
شما خیلی نظر دادی
دارم میمیرم.
وصیّت نامه ی من زیر بالشتمه:
پیداش نمیکنم.
روحت بردش
....................................
...........................
...................
.........
.....
..
.
صلوات
خداوند مرا بیامرزد
روحم داره کامنت میده.
هوهوهو
به مادرم گفتم دیشب خواب دیدم چند تا گرگ داشتن بدنت رو تیکه تیکه می کردند
گفت خدا مرگم بده عمه هات دارن میان اینجا
Like
من تصمیم گرفتم تو زندگی خودم دخالت نکنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بقیه هستن زحمتشو میکشن
خخخخخخخ.
همینطوره
من از حیوان خانگی فقط مورچه رو قبول دارم؛
چون
سروصدا نمیکنن
نمیشاشن
رسیدگی نمیخوان
آروم خونه رو جارو میکنن
گشنهشونم بشه
یه چیزی از رو فرش برمیدارن میخورن
والااااا
مورچه فقط یه مشکل داره اینه که بخوای باهاش بازی بکنی پیداش نمیکنی
مینا : ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﻣﻦ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ملیحه : ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺑﺮﻕ
مینا : ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ملیحه ﺗﻮ ﻣﺦ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﯼ
چه مخ کامپیوتری!!
عالیییی
یه چیزی هست که تو اکثر خونه های هر ایرانی هست
یه مشما پراز مشما !
خخخخخخ.
مال همه هست
سه موجود تو این هوای گرم طاقت میارن :
۱- تمساح
۲- شتر
۳- زنی که میخاد بره خرید !
الان که سرده.
نحوه ی صحبت کردن خانم ها
حنانه رو میشناسی
خواهر فاطمه دختر خاله نوره که میشه زن پدر شوهر مریم
دختر نسرین خواهر محمد پسر اشرف همسایه سپیده دختر منیره !!
ـ نه نمیشناسمش…!!
ای بابا حنانه که دیدیمش تو عروسی
نوهی دختر محمد که باباش میشه دایی منیره
و خواهرش پسر عمشونو گرفته
مادربزرگش و مادربزگ ساره دختر کلثوم میشن دختر خاله
اهاااا چش شده ؟؟
ـ لاغر شده
یه کتاب اسم داره.
پسر: دیگه خسته شدم باید از هم جدا شیم
دختر: چرا؟!!!!!
پسر: چون به چیزای مسخره گیر میدی سارا
دختر: من که سارا نیستم من الهامم
پسر: بفرما دیدی گفتم
پسرا هم وقتی یه چیز بخوان ول کن نیستند
تو مغازه رفته بودم چیزی بخرم
یهو دختره اومد گفت ببخشید اقا"سلام خدافظ" دارین؟0_0
همه این شکلی شدن 0_o
یهو دختره گفت ای بابا چرا هیشکی نمیفهمه من چی میگم ؟
های بای منظورمه دیگه …
میگن افق شلوغه
من برم شفق محو شم !
من این شکلی شدم *_0
به دختره میگم شمارتو
بده واسه نماز صبح بیدارت کنم…
میگه شماره حسابمو میدم پول بریز
تو کارتم پیامش میاد
بیدار میشم!!!
زود بلاکش کردم
ازون خطرناک ها بود
دخترا جدیداً هوشمند شدن.
خیلی چیزا میدونن
دقت کردین…
جدیداً چقد باید با احتیاط موس رو بچرخونیم؟!
لامصب سایتا مین گذاری شده ان
خدانکنه اتفاقی کلیک کنی!
شونصدتا پیج دیگه باز میشه!
یکیشون هم همیشه عاجزانه خواهش داره
اگه زیر 18 هستی صفحه رو ببندی!!!
سایتا کمین کردند یکهو میان میریزن سرت.
تازه اون سایته چند بار عاجزانه میخواد نری توش
چند تا جوک فرستادم که خودم خیلی خوشم اومد.
اگه خوندیشون بزار تو پستات و بپرس کدوما اینجورین؟
0_0 بای
باشه میزارم.
موفق باشی
امروز فردا دیگه باید بیای.
منتظریم *ـ*
اومدم
میدونی ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻧﺴﻞ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺭﻭ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ؟
ﭼﻮﻥ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﻧﻤﯿﺸﻦ
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﻔﻬﻤﻪ
ﻣﺎﺭﻭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ ﺗﻮ 2 ﻣﺘﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﭙﻴﭽﻴﺪﻥ
ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﭘﺴﺘﻤﻮﻥ ﮐﻨﻦ هاوایی
ﻭﺍﻻ!!!
قدیما علاوه بر اینکه میپیچوندنشون، چنان تکانی میداند آدم مخش میومد تو لوزالمعدش
دختره اسم پروفایل شو گذاشته :
رقیب سرسخت پریل در چربی زدایی!!!
رفتم پی وی
میگم : ببخشید اسمتون چیه؟؟؟
میگه واااییی تو چقد خنگی
اسمم گلیه ، گلی….!!!
چه اسم مفهومی
مردی قصد خودکشی داشت
به بالای صخره بلندی رفت
طنابی به گردنش انداخت و آن را به صخره بست ،
مقداری سم خورد ،
خود را آتش زد ه و پرت کرد
و در همان حال به سر خود شلیک کرد .
تیر به خطا رفت
و طناب را قطع کرد !
مرد که از حلق آویز شدن نجات یافته بود ،
به داخل آب افتاد و آتش خاموش شد !
خوردن آب دریا باعث شد ، استفراغ کرده و سم را از بدن او دفع کند .
ماهیگیری او را دید و از آب زنده بیرون آورد .
مرد به بیمارستان تامین اجتماعی منتقل شد
و در آنجا
بعلت نبود امکانات درگذشت!
چه شانسی
.
.
.
چه بد شانس
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
دختره ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﮕﺲ ﺭﻭﻱ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ
ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭشو ﺑﺎ ﻣﻮﺱ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﺪﻩ ﺗﻮ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﻪ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ
بعد مگس رو Delete میکنه
چقد من خنگم
.
.
.
الکی مثلا من دخترم
خخخخ
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﺑﺘﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﭘﯿﺪﺍﺷﺪﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻃﻮﺭﯼ ﻣﯿﺰﺩﻧﻢ ﮐﻪ …
ﺁﻗﺎ ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﻐﺾ ﺭﺍﻩ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﺑﺴﺖ
مرسی.
خیلی خوبه
به مامانم میگم دیشب خواب بد دیدم
خواب دیدم یه گله کفتار به خونمون حمله کردن
برگشته میگه : چیزی نیس عمه هات میخوان بیان خونمون
یکی از شکست های عشقی که دخترا در دانشگاه می خورن اینه که
پسر مورد علاقشون خودش جزوه می نویسه
خخخخخخخ.
عالی
یه کارت شارژ ایرانسل خریدم دادم به بابام میگم بابا واسم بخونش!
بابام : سیزده ترلیاردو هفصد و بیست و سه ملیاردو هشتادو نه ملیونو!
چه کارت شارژ روندی
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻮﺩﻡ ﻭﺍﯾﺮﻟﺲ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﻭﻣﺎﺩﻩ ﯾﺎ ﻋﺮﻭﺱ !؟
هر دو خونواده باید بگیرن سر عقد بدن به عروس دوماد
معتقدم آدم به هرچیزی بخواد میرسه
کافیه اراده داشته باشی و پدر پولدار !
گل گفتی
غصه نداره که تا چشم به هم بزنی ۹ ماه تموم میشه …
” زمزمه های پدر و مادر در غروب ۳۱ شهریور “
راسته
قُل مراد حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره ، میپرسه :
چی تو کیسه ات داری ؟
حیف نون : مرغه ، میبرم خونه !
اگه بگم چند تا مرغ تو کیسه داری یکیشونو بهم میدی ؟
حیف نون : تو بگو ، اصلا جفتشونو میدم بهت !
خوب اممممممممم ، پنج تا ؟
چه قدر مخ بوده.