❀★مـــتفــاوت هــــا★❀
آدم باید متفاوت باشه
❀★مـــتفــاوت هــــا★❀
آدم باید متفاوت باشهپروفایل من
من علی هستم.
14 سال دارم و سه سال است که
این وبلاگ را درست کردم.
دوّم راهنمایی میرم.
از شنا و بدمینتون خوشم میاد.
سه روز در هفته شنا میرم.
گیتار می زنم.
گیتار دارم.
عاشق نویسندگیم.
دو سه تا شعر گفتم و چند جلد کتابم نوشتم که می خوام بدم واسه چاپ.
این چند تا شعری که گفتم و گذاشتم تو وب.
عاشق تفریح و گشت و اینجور چیزام.
وبگردی و گشتن تو نت رو هم دوست دارم.
بیشتر روز سرم تو گوشی و اینترنت و پی اس 3 ( پلی استیشن 3) هست.
عاشق کتاب های ترسناکم. بیشتر آر ال استاین می خونم با دلتورا.
امّا رمان های عاشقانه هم دارم.
فیلم های پلیسی و ماجراجویی و از این قبیل رو دوست دارم امّا تخیّلی رو بیشتر.
آهنگ های پاپ رو دوست دارم. امّا با آهنگ های سنّتی هم حال میکنم.
و در آخر کلا باحال، شیطون و ساده ام.
ادامه...
یه جوک طولانی گذاشتم.
امید است خوشتون بیاد.
پسره پست گذاشته:
تولدم بود. داشتم به ترتیب کادوها رو باز می کردم
.
.
.
.
.
بابام: یه گوشی اکسپریا
با یه کاغذ روش:
200 بهت بدهکار بودم. الان 200 تومنشو دادم بقیه قسطاشو خودت باید بدی.
.
.
.
.
.
.
.
مامانم: 100 تومان پول
با یک کاغذ:
اینو الکی دادم که جلو مهمونا آبرو ریزی نشه.
خرجش نکن که مال برق و گاز و آبه.
.
.
.
.
.
خانواده عمه: یه ظرف شیشه ای آجیل خوری *** چی کارش کنم آخه من***
.
.
.
.
.
خانواده دایی: یه دست پارچ و لیوان
به اینجا که رسید قلبم تیر کشید.
.
.
.
.
.
.
دادشم: یه جفت دسته ی پلی استیشن
واسه خودش گرفته بود الاغ
.
.
.
.
.
.
خانواده عمو: یه ساعت دیواری با 50 تومان پول
ساعت رو که زدن تو پذیرایی، 50 تومانش هم قلّابی بود.
.
.
.
.
.
مامان بزرگ: یه ماچ آبدار
دندون مصنوعیش افتاد تو لباسم
.
.
.
.
.
.
بابا بزرگ: یه پس گردنی با جمله ی:
چه قدر بزرگ شدی بچّه
خونوادنا. خونواده!!!!!!!!
یادم می آِید شخص بزرگی می گفت:
خوشبختی دو نوع دارد.
یکی رفاه و یکی فلاح
رفاه بیرونی است و فلاح درونی.
اگر رفاه داشته باشیم امّا به خوشبختی درونی نرسیم، هیچ چیز نداریم.
ابتدا خوشدل باش و با افکار مثبت روزهایت را سپری کن. سپس رفاه
داشته باش.
رفاه در کنار فلاح خوب است.
فرد دیگری هم میگفت:
ممکن است در بهترین نقطه ی کره ی زمین زندگی کنی امّا شاد نباشی و
ممکن است در بدترین نقطه ی کره ی زمین باشی و خوشبخت باشی.
پس خوشبختی به دل است.
این پست برای به یاد آوری این جمله است:
برای خندیدن وشاد بودن زمان زیادی نداریم. پس بخندیم و
شاد باشیم.
بعد از مدّتی اومدم و حالا قراره جبران کنم.
می خوام بترکونم. پست های بعدی جبران این چند روز نبودنه.
با حرف زیر پست هایم را آغاز میکنم:
سلام
جواب می خوام...
اون چه نمازیه که باطله ولی صحیحه؟؟؟?????
یکی از بدی‌های هدفُن اینه که:
همش فکر می‌کنی دور و برت داره یه اتفاقی میفته که تو ازش خبر نداری!
نخند! حقیقته
منبع: چندلحظه شادی...✿◕ ‿ ◕✿
مرتضی عزیز◕ ‿ ◕
جا داره از مرتضی پاشایی گرامی و دوست داشتنی یادی بکنیم.
میدونم که خیلی از شماها با آهنگ های این عزیز خاطره دارید.
مخصوصاً آهنگ « یکی هست... » و « نگران منی »
مرتضی صدای خیلی گرمی داشت.
یادش گرامی باشه.
نمیدونم میدونید یا نه، ولی وی، آهنگ نگران منی را در رابطه با خود
و بیماریش خوانده بود.
انشاءالله بیماری ها از همه دور باشه وهمه ی بیماران شفا پیدا کنند.
آمین
در این پست، من تکّه ای از متن آهنگ نگران منی او را همراه با
لینک دانلود قرار دادم.
اگر دوست داشتید، دانلود کنید و صدای گرم و دلنشین این عزیز را
گوش گنید.
ﻣﮕﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﻢ
ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﺑﺘﻮﻧﻢ
ﺩﻟﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕیـﺎﺵ ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﻩ
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮ
ﺗﻮ ﯾﺎﺩﻡ ﺩﺍﺩﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﻮ
ﺗﻮ ﺭﻭ ﺗﺎ ﺗﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﮐﺸﯿﺪﻡ
ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻡ
ﻧﮕﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ
ﻣﮕﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﮐﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺷﯽ....
برای دانلود روی تصویر مرتضی عزیز کلیک کنید.
علاقه مندان به مرتضی پاشایی، در این پست میتونن یادی ازش بکنن و
در مورد این عزیز هر چه قدر می خوان، مطلب بگن.
کامنت در مورد این عزیز فراموش نشه.
آیا از یکنواختی مطالب وبلاگ خسته شدید؟
آیا قالب و یا مطالب وبلاگ اذیتتان می کند؟
خوب بیا تو هم مطلب بفرست و بگو چه مطالبی بگذارم.
راستی کجای مطالب من، یکنواخته؟
برو ببین بعد بگو.
دقّت کردید وقتی یکی میمیره ( خدا نکنه)، 80 درصد فامیل،
او را در خواب در یک باغ سرسبز در حال خندیدن می بینن؟
می خندی چون واست اتّفاق افتاده.
تا پست بعدی بای 
ســــــــلــــــــــام ...
من چند روز نبودم.
دلم واستون تنگ شده بود.
از دوستانی که نظر دادند هم متشکرم.
من نظراتشون رو تایید کردم.
فکر میکنم استیکر وایبر زیاد مورد اهمیّت نبود.
از همین رو، دیگر استیکر وایبر نمیگذارم.
اگه نظرتون برگشت و یا دوست داشتید باز هم استیکرای وایبر رو بگذارم، بگویید تا
براتون بگذارم.
موفق باشید
استیکر پرنده ی وایبر
سلام
من رو که میشناسید؟
خوبه.
برای دوستان تازه به وبلاگ اومده می گم که من عـــــــAliــــــلی هستم.
امروز هم مثل باد گذشت.
برای امروز، استیکر پرنده ی وایبر رو گذاشتم.
امیدوارم خوشتون بیاد.
استیکرای امروز کمی بیشتر از دیروزه.
فقط کامنت یادتون نره.
راستی از اشخاصی که زود به زود به وبلاگ سر میزنن و نظر میدن، جا داره
تشکّر ویژه ای بکنم.
هر روزشان شاد باد.
انشاءالله برای همه همین طور باشد. ( مخصوصاً طرفداران وبلاگ)
استیکرهای امروز هم تمام شد.
حدس می زنید استیکر فردا، کدام یک از شکلک های زیر باشد؟
و دوست دارید، کدام یک از شکلک های زیر باشد؟
راستی اگر اسمشان را هم میدانیدبگویید
1- 
2- 
3- 
4- 
5-
خداحافظ
خرس آبی
سلام.
عـــــــAliــــــلی هستم.
امروز براتون یک سری شکلک آوردم.
نظر بدین خوشحال میشم.
هر از گاهی به هر پستی یه سلامم بفرستین، آدم ذوقش کور نمیشه.
یه توضیحاتی هست که باید بگم و بعد میریم سراغ شکلکا:
شکلک ها، استیکرای وایبرند.
البته نه همشون، یکمشون.
نمیدونم شکلک خرس آبی رو میشناسین یا نه؟
به هرحال، امروز روز خرس آبی هست.
تصمیم گرفتم هر روز یکی از شکلکا رو بزارم.
به پایان رسید شکلک
استیکرا همچنان باقیست
تمام شد.
فردا منتظر یک استیکر دیگه باشید.
خداحافظ
سیندرلا ورژن جدید
باسلام.
فک میکنم بعضی از شماها کارتون سیندرلا رو دیده باشه.
البته این نوع کارتون ها مال دختر هاست امّا ممکنه تو تلویزیون پخش کرده باشه و دیده باشین.
داستان زیر رو از وبلاگ هرچه که میخواهددل تنگت... با آدرس
golesang.mihanblog.com کپی کردم.
یعنی منبعش این وبلاگ هست.
داستان قشنگیه.
بخونید.
فقط نظر یادتون نره.
یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی
می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، خیلی خوشگل بود.
سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب
آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟
سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . . القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه.
رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم .
مامانش : بعله پسر دلبندم .
شاهزاده : من زن می خوام مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم …..مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟
شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم
مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم.
برای خوندن بقیش برین ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
نظرتون راجع به این چیه؟
1- خیلی خنگه
2- از نداشتن دوست رنج می برده، اینکارو کرده.
3- عاشق بوده وقاطی کرده
4- پاک قاط زده.
5 - ....... (هرچی میخواین بگین)
برای یک دوست خوب
اَللّهُمَّ اَزِلْ عَنْهُ الْعِلَلَ وَالدّآءَ وَ اَعِدْهُ اِلَى الصِّحَّةِ وَالشِّفآءِ وَ اَمِدَّهُ بِحُسْنِ الْوِقایَةِ وَ رُدَّهُ اِلى حُسْنِ الْعافِیَةِ وَاجْعَلْ ما نالَهُ فى مَرَضِهِ هذا مادَّةً لِحَیوتِهِ وَ کَفّارَةً لِسَیّئِاتِهِ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ .
خدایا دور کن از او بیماریها و درد را و بازش گردان به تندرستى و بهبودى و کمکش کن به خوب نگهدارى و بازش گردان با تندرستى خوب و قرار ده آنچه را در این بیمارى به او رسیده مایه اى براى زندگانیش و کفاره اى از گناهانش خدایا و درود فرست بر محمّد و آل محمّد.
آمین
انشاءالله هیچ اتّفاق بدی برای هیچ کس رخ نده.
موفق باشی
